مرجان حمزوی فعال میراثفرهنگی در استان فارس در یاداشتی برای میراثآریا نوشت: شب ۱۵ شهریور، تختجمشید بار دیگر در کانون توجه جهانی قرار خواهد گرفت؛ اما این بار نه با صدای پتک مرمتگران و نه با همهمهی گردشگران، بلکه با نغمههای ارکستر سمفونیک.
ارکستر فیلارمونیک ملی ارمنستان، که به مناسبت صدمین سالگرد تأسیس خود، در دل شکوه پارسه خواهد نواخت و صدای سازها در آسمان چند هزار سالهی تختجمشید طنینانداز خواهد شد.
پیوند ایران و ارمنستان در تاریخ، نه در قالب جنگ و منازعه، بلکه همیشه با ردپای فرهنگ و هنر همراه بوده است. سرزمینهایی که همواره محل عبور فرهنگها و تمدنها بودهاند.
آنچه امروز اتفاق میافتد، ادامهای هنرمندانه از همان پیام مشترک فرهنگی است: دو ملت همسایه که هزاران سال پیش در پهنه تاریخ با هم زندگی کردهاند، اکنون با زبان هنر سخن میگویند.
این رویداد، فراتر از یک کنسرت است؛ پلی میان گذشته و امروز، میان تاریخ و هنر، و میان دو ملت است که پیام صلح و همزیستی را به جهان عرضه میکنند. تختجمشید، نماد یک تمدن کهن، میزبان نوای سمفونی خواهد شد؛ جایی که موسیقی بهانهای میشود برای دوباره دیدن و دوباره زیستن تاریخ.
خبر برگزاری کنسرت سمفونیک ارمنستان در تختجمشید، مثل جرقهای بود که دوباره بحث میان دوستداران میراثفرهنگی، هنرمندان و مسئولان را زنده کرد. حامیان این رویداد بر این باورند که موسیقی میتواند پلی میان گذشته و امروز بسازد. اینکه در دل بنایی که هزاران سال پیش بنا شده است، نوای همزیستی و دوستی میان ملتها طنینانداز شود، پیامی جهانی از صلح خواهد داشت. چنین کنسرتی میتواند تختجمشید را نه فقط بهعنوان یادگار باستانی، بلکه بهعنوان صحنهای زنده از گفتوگوی فرهنگی معرفی کند.
اما نه تنها برای ما دوستداران میراثفرهنگی، بلکه برای موفقیت این رویداد و نظایر آن، سه مؤلفه حیاتی است:
۱. رعایت دقیق اصول حفاظتی، از طراحی صحنه و کنترل صوت و نور گرفته تا محدودیت جمعیت و حضور دائمی کارشناسان پایگاه جهانی پارسه، تخت جمشید.
۲. برنامهریزی بلندمدت و مسئولانه؛ رویداد باید بخشی از سیاست فرهنگی پایدار باشد، نه صرفاً یک اتفاق مقطعی.
۳. تعادل میان ارزشهای فرهنگی و منافع اقتصادی؛ گردشگری و سرمایهگذاری نباید ارزش تاریخی را قربانی سود کوتاهمدت کنند.
در نهایت، کنسرت ارکستر سمفونیک ارمنستان در تختجمشید بیش از یک اجرای هنری است. این یک آزمون فرهنگی است؛ آزمونی برای ما که چگونه میخواهیم با میراث خود برخورد کنیم. آیا تختجمشید را تنها نگاه میداریم، یا به آن مجال میدهیم تا در جهان امروز زندگی کند؟ آیا میتوانیم میان گذشته و آینده، میان حفاظت و بهرهبرداری، تعادلی بیابیم. با این حال، تختجمشید بنایی آسیبپذیر است. لرزشها، تغییرات رطوبت و نورپردازی سنگین میتواند به این بنا آسیب برساند.
تجربههای جهانی نشان میدهد که برگزاری رویدادهای هنری در محوطههای تاریخی نیازمند تدابیر دقیق حفاظتی است. در ایتالیا، کنسرتهایی در کنار کولوسئوم برگزار شده، اما هرگز در فضای داخلی آن، کوشیدهاند تا فشار مستقیم بر بنا وارد نشود. همین تجربه نشان میدهد که هنر و میراث باید با احترام و دقت به هم نزدیک شوند، موضوعی که حتما مدنظر متولیان امر در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است.
تختجمشید از آسیبها در طول تاریخ در امان نبوده، اما هنوز ایستاده است. امروز، خطرها نه از حمله بیگانه، بلکه از تصمیمهای ما برمیخیزد. شاید بهترین احترام به این بنای جاودانه آن باشد که هر تصمیم دربارهاش، ترکیبی از شور هنر و خرد حفاظت باشد؛ تا اگر سمفونیای در آن طنینانداز شد، صدایش نه زخمی بر پیکرهی تاریخ، که مرهمی بر دل فرهنگ باشد.
انتهای پیام/
نظر شما